«پوتین‌های خاکی»

راوی از یادگاران دفاع مقدس است و این مجموعه در قالب تاریخ شفاهی به صورت مستند به شرح وقایع و زندگی وی پرداخته است. کتاب حاضر محصول ۲۰ ساعت مصاحبه با ایشان می‌باشد.

 آقای تیزچنگ متولد سال ۱۳۴۰ اردبیل و بازنشسته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

در بخشی از کتاب آمده است:

غروب نهم آبان ماه سال ۱۳۶۱ نیرو‌ها آماده شنیدن دستور پیشروی از کانال‌ها و شیار‌هایی بودند که در حاشیه رودخانه میمه و دویرج قرار داشتند.

 آن شب همه رزمنده‌ها ذوق و شادی عجیبی داشتند؛ و همه مشغول دعا و ذکر گفتن بودند و همه در یکی از ارتفاعات جمع شده بودیم.

در آن جا دو دستگاه لودر و تعدادی هم موتور سیکلت بود، وقتی فرمانده ما از جلسه‌ای که برای توجیه عملیات برگزار شده بود به میان ما برگشت، نیرو‌ها منتظر بودند که مارا تحسین کند و در کنار ما شروع به سینه زنی کند، اما با عصبانیت به ما گفت ((چرا همه اینجا جمع شده اید؟ دشمن می‌تواند با یک موشک به راحتی همه شما را هدف قرار دهد.))

و مارا از آن جا پراکنده کرد و درست پس از چند دقیقه نیرو‌های عراقی آن جا را به شدت بمباران کردند و لودر و موتور سیکلت‌های ما که آنجا بود منهدم شدند و دو نفر از نیرو‌های ماهم به شهادت رسیدند.